بازیگر نامزد امی در تصادف موتور جان باخت
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۷۱۴۷۱
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از هالیوود ریپورتر، تریت ویلیامز نامزد جایزه امی که برای بازی در فیلمهایی چون «تراموایی به نام هوس» در سال ۱۹۸۴ و «شیفت دیرهنگام» شهرت داشت، بازیگر همه فن حریفی بود که در نقش یک جراح مغز و اعصاب در سریال «اوروود» ظاهر شده بود. وی که در فیلمهایی مانند «شاهزاده شهر» ساخته سیدنی لومت و موزیکال کمدی «مو» میلوش فورمن در سال ۱۹۷۹ درخشیده بود، دوشنبه در تصادف با موتورسیکلت درگذشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پلیس ایالت ورمونت در بیانیهای اعلام کرد ویلیامز سوار بر موتورسیکلت که کلاه ایمنی هم بر سر داشت در مسیر خود با خودرویی برخورد کرد.
تحقیقات اولیه نشان داد که راننده خودرو ایستاد، علامت گردش به چپ زد و سپس در مسیری که یک موتورسیکلت هوندا VT۷۰۰c مدل ۱۹۸۶ که توسط ویلیامز در سمت شمال حرکت میکرد، پیچید. ویلیامز نتوانست از برخورد جلوگیری کند و از موتورسیکلت پرت شد. او جراحات شدیدی برداشت و با هواپیما به مرکز پزشکی آلبانی در نیویورک منتقل شد، اما تلاشهای پزشکان نتیجهای نداشت.
به گفته پلیس، راننده خودرو جراحات جزیی برداشته و نیازی به بستری شدن ندارد.
ویلیامز که در دوران جوانی طرفداران زیادی داشت، نقش شخصیت منفی زاندر درکس را در فیلم «شبح» در سال ۱۹۹۶ ایفا کرده بود و در رزومهاش فیلمهایی چون «عقاب فرود آمده است» جان استرجس در سال ۱۹۷۶، «۱۹۴۱» استیون اسپیلبرگ در سال ۱۹۷۹، «روزی روزگاری در آمریکا» سرجیو لئونه در سال ۱۹۸۴، «گرمای کشنده» ۱۹۸۸ ساخته مارک گلدبلت، «کارهایی که بعد از مرگت باید در دنور انجام دهی» ساخته گری فلدر ۱۹۹۵، فیلم ترسناک «ارتفاع عمیق» ساخته استیون سامرز در سال ۱۹۹۸ و درام «پایان عمیق اقیانوس» ساخته اولو گروسپارد در سال ۱۹۹۹ را داشت.
او سال ۱۹۹۶ برای بازی در نقش مامور مایکل اویتز در فیلم «شیفت دیرهنگام» اچبیاو نامزد دریافت جایزه امی شد.
ویلیامز در تمام ۸۹ قسمت ۴ فصل سریال «اوروود» که توسط گرگ برلانتی ساخته شد از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ در نقش اندی براون ایفای نقش کرد و در سریال «هارتلند» در سال ۲۰۰۷ در TNT بار دیگر در نقش یک پزشک ظاهر شد.
از نقشآفرینیهای اخیر وی نقش شخصیت پیمانکار سرسختی به نام مایک اوبراین در سریال «چساپیک شورز» بود که از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۲ روی آنتن رفت. ماه گذشته آخرین حضور وی به عنوان کارآگاه پلیس نیویورک، لنی راس، در سریال «نجیبزادگان» در شبکه سیبیاس دیده شد.
ویلیامز اولین حضور خود را به عنوان پلیس در فیلم «قهرمان مرگبار» در سال ۱۹۷۵ به کارگردانی ایوان ناگی انجام داد، سپس در فیلم خنده دار «ریتز» به کارگردانی ریچارد لستر سپس در «مارتن من» جان شلزینگر بازی کرد. او سال ۱۹۷۸ برای ایفای نقش دنی زوکو در تولید اولیه «گریس» در برادوی روی صحنه رفت و این نقش را به مدت ۳ سال حفظ کرد. سال ۱۹۷۹ هم در نقش جورج برگر در «مو» روی صحنه رفت. وی در طول زندگیاش بارها روی صحنه تئاتر هنرنمایی کرده بود.
این بازیگر در فیلم «شاهزاده شهر» به کارگردانی سیدنی لومت در سال ۱۹۸۱ در نقش کارآگاه مواد مخدر، دنی سیلو، که فساد در پلیس نیویورک را پس از سال ها تحریف قانون افشا میکند، درخشید.
ویلیامز در کتاب «سیدنی لومت: یک زندگی» که سال ۲۰۱۹ منتشر شد گفته بود برای آماده شدن برای این بخش، هفتهها با یک واحد مواد مخدر در برانکس همراهی کرده بود.
کد خبر 5809072منبع: مهر
کلیدواژه: درگذشت چهره ها بازیگر سینما بازیگر تلویزیون تئاتر ایران کنسرت موسیقی خانه هنرمندان ایران موسیقی ایرانی هنرمندان تئاتر علیرضا قربانی فیلم کوتاه شبکه مستند سیما سینمای مستند سازمان سینمایی بازیگر سینما آلبوم موسیقی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۷۱۴۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای کار التماس نمیکنم
اوهمچنین کارگردانی سریال آینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش میشد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوستها و پاکباخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد میآورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید میکند که نقش اصلان را بهعنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفتوگو وخاطرهبازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولینبار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیمقرن ازفعالیتهای هنریاش میگذرد و با کولهباری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیدههای زیادی برای گفتن دارد.
این روزها چه میکنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی میکنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشتهام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم میبینم، کتاب میخوانم و شعر مینویسم. از آن آدمهایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد میبینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریمهای فیلم بیرون میزند.
شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کمکار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقشها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندانگیر نبودند. نقشهای شبیه به هم را بازی نمیکنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی کارگردانان و تهیهکنندگان هم نقشهایی را پیشنهاد میکنند که انسان تصور میکند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمیکنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمیکنم، چگونه میتوانم بازیاش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمیشوند.
با توجه به اینکه سالهاست کار نمیکنید، امرار معاشتان از چه طریق میگذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت میکنم، در صورتیکه دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمدهام.اگر طلبهایم دربازیگریام را پرداخته بودند و پسانداز میکردم، الان میلیاردر بودم.
در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافیشاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راهاندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآنقدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم.
سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیتتان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار میکردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلمسازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیهکننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمیکنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه اینکه خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است.
در کارنامه بازیگریتان نقشهای متفاوت و ماندگاری دیده میشود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد میآورند.
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقشهای منفی استقبال کردهام چراکه میدانم در این نقشها چیزهایی نهفته است که بازیگر میتواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش میگردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقشهای متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کردهام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارکها با مردم صحبت میکردم و ارتباط میگرفتم. دیالوگهای کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبتها، لباسها و حرکاتشان تحقیق میکردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش میگذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت میگرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاهدار را داشتم مردم فکر میکردند واقعا نمایشگاهچی هستم. با تحقیقات این کار را انجام میدادم.
همین اواخرشبکه آیفیلم درحال بازپخش سریال خانه بهدوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخشهای متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سیدی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقشها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی میگوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه بهدوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریالهای قدیمی همچنین وضعیتی داشتند. بهنظرم در حال حاضر آیفیلم یکی از موفقترین شبکههای تلویزیون است، چون سریالهای قدیمی و خاطرهانگیز را پخش میکند. البته من نقشهای خوب زیاد داشتهام و فقط به اصلان محدود نمیشود اما مردم از اصلان خوششان آمده و مرا با این کاراکتر میشناسند.
خودتان کدام نقشتان را بیشتر دوست دارید؟
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی میکردم که در سخنرانی کشته میشد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف میزدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین میکردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم.
علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلمسازیتان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول میخواهد؛ باید تهیهکننده و سرمایهگذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمیدهم مغزم زنگ بزند.
یکی از فیلمهایتان پاکباخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت.
پاکباخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاکباخته آشتیشان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبهروی هم بازی کردند.
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کردهاید که در زمان خودش فوقالعاده پرمخاطب بود.
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق میشود ادامهدار میشود ولی در ایران اینگونه نیست و برعکس عمل میکنند. وقتی سریال آینه را میساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمیدانند و به همینخاطر دوست ندارم با آنها کار کنم.
یکی ازبازیهای ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمیگردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کمکاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را میگذارند و از بیکاری ما مینویسند اما الان با قاطعیت میگویم که کسی نمیتواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمیخواهیم با هر شرایطی کار کنیم.
در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف میکرد.
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریالهای کارآگاهی است که نسخه سینماییاش هم ساخته شد. یکی ازبهترین بازیهایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.
میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح میدهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول میکنم.
شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کردهاید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم میخواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی هنرپیشهها شانس میآورند و با کارگردانان بزرگ کار میکنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلمسازان بزرگ را داشته باشم.